موجخوانی بورس سال ۹۷
نماگر بازار سهام برای پنجمین روز متوالی افزایشی شد و بر قله ۱۶۶ هزار واحدی ایستاد. فارغ از شناسایی دلایل رشد، شاید مهمترین پرسش پیشروی فعالان اقتصادی، مسیر بعدی بورس باشد. بررسی روندهای اخیر نماگر بورس حاوی نکات جذابی است. پس از رونق پرقدرت بورس در تابستان و ثبت قله ۱۹۵ هزار واحدی، از میانه مهرماه ورق برگشت. همزمانی چند عامل از جمله افت قیمتهای جهانی به واسطه تشدید تنشهای تجاری چین و آمریکا، کشیده شدن ترمز رشد دلار و نگرانی از صادرات شرکتها با بازگشت تحریمها مهمترین دلایل عقبنشینی بورس تهران محسوب میشدند.
طی ماههای اخیر اما، روند سهام بهصورت زیگزاگی دائما مثبت و منفی میشود. درواقع موجهای بلند سهام تبدیل به ریزموجهایی شده که دوره عمر کوتاهی دارند. طولانی شدن نوسان در بازه حدودی ۱۵۵ تا ۱۶۵ هزار واحدی شاخص بورس باعث شده اکنون نیز با رسیدن به سقف این محدوده، سهامداران مردد شوند. هرچند آمادگی ذهنی برای توقف رشد بورس وجود دارد و عرضههای سنتی ماه پایانی سال میتواند این تصویر را تحقق بخشد، اما به نظر میرسد همچنان کفه ترازو به سمت عوامل مثبت قویتر است. امید به صلح تجاری، سیگنالهای مثبت بورس کالا، روند احتمالی نرخ دلار و گزارشهای ماهانه شرکتها میتوانند زمینهساز شکست حبس بازهای ماههای اخیر شود.
موجخوانی بورس سال 97
ارزش بورس تهران در جریان دادوستدهای دیروز یک درصد دیگر افزایش یافت. شاخص کل در این روز با رشد یکهزار و ۷۶۳ واحدی توانست به ارتفاع ۱۶۶ هزار و ۳۰ واحدی دست یابد و در بالاترین سطح طی بیش از یک ماه اخیر بایستد. تغییر شرایط محیطی و حفظ وضعیت مثبت بازیسازهای سهام در جریان پرتردد گزارشهای ماهانه پنجمین رشد متوالی شاخص کل را در پی داشت. در این چند روز که شاخص سهام توانسته تمام افت خود در ماه میانی زمستان را جبران کند احتمالا این پرسش ذهن بسیاری از اهالی بازار را به خود مشغول داشته که آیا شاخص میتواند با تداوم رشد خود از حبس بازهای در ماههای اخیر رهایی یابد یا نه.
شاخص در زندان بازهای
واقعیت این است که بورس تهران از ابتدای سال جاری نوسانهای گاه تند و پرشتاب و گاه کمرمق و فرسایندهای را پشت سر گذاشته است. در نیمه نخست سال و به ویژه تابستان بود که شاخص سهام در مسیل سیلاب نقدینگی با سرعت زیاد طی سه موج صعودی توانست قلههای جدیدی را فتح و بازدهیهای جالب توجهی نصیب سهامداران کند. تورم فزاینده و سیطره جو روانی بر بازارهای مالی خاصه کاهش افسارگسیخته ارزش ریال را میتوان بازیساز اصلی رشد قیمت سهام طی این دوره دانست. البته ثبات نسبی حاکم بر بازارهای جهانی و حفظ سطوح بالای قیمت مواد خام هم در آن دوره ارزش سهام وابستگان بورسی را تقویت کرد. اما از میانه مهرماه ورق برگشت و بازار سهام تحت تاثیر دو عامل مهم وارد دوربرگردان شد.
پرشدن ظرفیت تورمی رشد قیمتها پس از تجربه یک جهش هیجانی بزرگ از یک طرف و آغاز دور نهایی تحریمها در نیمههای آبان و بروز اولین نشانههای جنگ تجاری در بازار جهانی و سقوط قیمت کالاهای پایه اعم از نفت و فلزات از سوی دیگر، طیف وسیعی از سهام بورس تهران را در سراشیب قیمت قرار داد. سپس محدودیت صدور کالا به واسطه تحریمهای یکجانبه آمریکا هم از حجم فروش صادرکنندگان بورسی کاست تا فاصله قیمت سهام روز به روز از سقفهای تاریخی بیشتر شود. در این میان، سهمهای خالی از ظرفیت بنیادی که رشد هیجانی کرده بودند با سقوط تندتر ارزش مواجه شدند و همزمان بخشی از سرمایههای تازهوارد وادار به خروج از جریان سهام شد.
برآیند این عوامل سبب شد تا شاخص اصلی بورس کالامحور تهران طی فصل پاییز حدود ۲۱ درصد از قله تاریخی خود عقب بنشیند. پس از آن با تخلیه هیجانات ناشی از سقوط قیمت نفت و افت شدید ارزش جهانی کالاهای اساسی، بازار سهام تا حدودی تعادل خود را بازیافت و در ادامه وارد موجهای صعودی و نزولی ناپایدار شد. به عبارت دیگر، شاخص کل طی سه ماه اخیر در حبس بازهای گرفتار شد و در محیط نسبتا ناامن و پرتلاطم توان حرکتهای ادامهدار و طولانی را نیافت. در واقع، بازار طی این مدت به دلیل تجربه ریزشهای سنگین و تنگنای تحریمها در فضایی نااطمینان قرار گرفت و همین شرایط سبب تغییر ذائقه بازار و انتقال بخشی از سرمایههای خرد به گروههای مستعد برای کسب سودهای کوتاهمدت و سفتهبازیهای هفتگی و روزانه شد. پیامد بلافصل این جریان، حرکت رفتوبرگشتی شاخص کل در محدوده تقریبی ۱۵۵ تا ۱۶۵ هزار بود که با وجود رشد اخیر همچنان در همین محدوده قرار دارد.
حبس بازهای نماگر اصلی بازار در این دوره عمدتا ناشی از تغییر پارادایم در بازار و انحراف زاویه توجهات از سهام دلاری به سهمهایی با محوریت عملیات داخلی تولید و فروش بوده است.
البته ضعف و قوت گزارش عملکرد سهمهای بنیادی در این دوره تحریک موردی تقاضا را در پی داشت اما نتوانست سرمایههای خرد را تشویق به سهامداری در محیط ناامن کند و به این ترتیب بازار بیشتر بر مدار کسب سودهای روزانه یا هفتگی در گروههای مستعد -صنایع کوچک یا متوسط- نوسان میکرد. خرید در قیمتهای پایین از حیث تکنیکی و کسب بازدهی از نوسان قیمتها در این دوره چنان سیطرهای بر بازار داشت که بسیاری از سرمایهگذاران بنیادی عدم فعالیت را بر خرید و فروش ترجیح دادند و در میدانداری نگاه نوسانگیرانه از حجم و ارزش دادوستدها کاسته شد.
چنان که میدانیم تحریمها طی این دوره به نگرانی اهالی بازار در مورد سهام دلاری دامن زد و موجب بیشواکنشهایی در این خصوص شد. اگرچه مشکل فروش در انتقال کالا، دریافت ارز و تحمیل تخفیفها به صادرکنندگان وجود داشت اما عدم اطمینان در مورد روند آتی این جریان، تاثیر واقعی موضوع را از حیث روانی بیشتر میکرد. با وجود این، سهامداران با انتشار سه دوره از گزارشهای ماهانه در دوره پساتحریم، تصویر واقعیتری از فروش صادرکنندگان پیدا کردند و در نتیجه فشار روانی ناشی از این ناحیه بر سهام صادراتی طی این مدت فروکش کرد.
از طرف دیگر، تغییر نگاه بازیسازان اقتصاد جهانی و بهبود روند قیمتها طی هفتههای اخیر سرمایهگذاران را ترغیب به فعالیت بیشتر در بورس تهران کرد. برافروختن شعلههای جنگ تجاری بین چین و آمریکا یکی از اثرگذارترین اتفاقات سال گذشته میلادی در جهتگیری قیمت جهانی کالاها بود. وضعیتی که طی یک ماه اخیر و مشخصا طی دو هفته گذشته با ارسال سیگنالهای مثبت از روند پیشرونده مذاکرات صلح تجاری و تلاش برای دستیابی به توافق جهت رفع اختلاف طرفین، موجب تحریک تقاضا و رشد محسوس قیمت مواد خام شد.
امتداد یا پایان حرکت زیگزاگی؟
فعالان بورس تهران طی چند روز اخیر برخلاف جهتگیری در قبال گزارشهای دیماه به عملکرد ماه اخیر بنگاههای بورسی واکنش مثبت نشان دادند. دیروز سهامداران در ترافیک پرتردد گزارشهای ماهانه بر میزان خریدهای خود افزودند و شاخص کل را با ارتقای یک درصدی پس از حدود یک ماه به ارتفاع ۱۶۶ هزار واحدی رساندند.
چنان که گفته شد گارد صعودی بازار جهانی و رشد قابل توجه قیمت فلزات را باید یکی از بالهای بورس برای گرفتن ارتفاع تلقی کرد. در صورت دستیابی چین و آمریکا به توافق -که با توجه به سیگنالهای اخیر بعید نیست-میتوان به حمایت این بال همچنان امید داشت؛ هر چند بازار جهانی و سهامداران بورس تهران به رفتار غیرمنتظره رئیسجمهوری آمریکا عادت کرده اما دستکم روی کاغذ احتمال توافق بالاتر رفته و در معاملات بورس کالای ایران هم انعکاس پیدا کرده است. مجاورت قیمت محصولات پایه با قلههای خود در مهرماه، پیامد مستقیم رشد قیمتهای جهانی و تاثیرات افزایش نرخ ارز ارزیابی میشوند. بنابراین در صورت حفظ سطوح فعلی قیمتها ادامه روند باثبات شاخص سهام دور از انتظار نیست.
خاصه که گزارشهای ماهانه شرکتها برای یازدهمین ماه سال نیز غالبا مورد انتظار و در برخی موارد فراتر از پیشبینیها بوده است. افزون بر مخاطرات پیشبینیناپذیر در سطح جهانی و سیاستگذاری داخلی، نکتهای که میتواند نقش بازدارنده در حرکت سهام داشته باشد سنت عرضههای پرفشار در ماه پایانی سال برای تامین نقدینگی است.واقعیت این است که عرضههای پایانی سال بهطور مطلق نمیتواند جهتگیری سهام را تعیین کند و بسته به محیط بازار این سنت قابلیت شکسته شدن را دارد. حال باید دید که کدام عامل در معادلات حاکم بر بازار و ترازوی ذهنی سهامداران وزن بیشتری خواهد داشت و اینکه نرخ ارز و بازار جهانی با وجود ریسکهای موجود مسیر مساعد خود را برای حمایت از سهام حفظ خواهند کرد.
اگرچه سرعت رشد شاخص کل در معاملات دیروز تحت فشار شناسایی سود کاهش یافت؛ اما توانست حرکت صعودی خود را حفظ کند. در چند روز اخیر قیمت بسیاری از سهمها با حمایت عوامل بنیادی رشد قابل قبولی را ثبت کرد و در نتیجه سهامداران را به سمت فروش و حفظ سود سوق داد. اما جذابیت سهام پس از رفع اختلال مقطعی در سامانه معاملات بر شتاب رشد روزانه شاخص کل افزود. در فهرست نمادهای موثر بر نماگر اصلی بازار، دیروز، بار دیگر سهام کالایی و مشخصا نمایندگان گروه معدنی و فلزات-گلگهر، معدنی چادرملو و ملی مس و فولاد مبارکه- بیشترین نقش را ایفا کردند. نمادهای بزرگ گروه پتروشیمی رشد قیمت و پالایشیها روند نسبتا متعادلی را حول نقطه صفر رقم زدند.
سهام گروه بانکی در معاملات دیروز تحت تاثیر شایعه افزایش نرخ تسعیر داراییهای ارزی با پیشتازی نماد بانک ملت به یکباره تغییر مسیر دادند و وارد محدوده مثبت شدند.خودروییها هم با بهبود نسبی روند تولید در ماه بهمن و همچنین خبر تخصیص اعتبار ۴ هزار میلیارد تومانی دولت به شرکتهای زیرمجموعه خودروساز قطعهسازان، شرکتهای ریختهگری و لاستیکسازان تحرکات مثبتی را در پی داشت. در مجموع طی روز گذشته ضمن استمرار حضور پررنگ سهامداران حقیقی با خالص خرید ۲۸ میلیارد تومانی، متوسط قیمت در ۲۳ صنعت بورسی رشد کرد و ۱۴ گروه-که غالبا هم جزو صنایع کوچک و تکسهمی بودند- با اصلاح شاخص مواجه شدند.
سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید.
در بورس تهران قیمت پایانی (قیمتی که نماد بر اساس آن بسته و در روز بعد بازگشایی می شود) با آخرین قیمت (قیمتی که آخرین معامله در آن صورت گرفته است) تفاوت دارد. این تفاوت در سایر بورس های جهان به چشم نمی خورد. در واقع، در بورس تهران میانگین قیمت معاملات در طول یک روز به عنوان قیمت پایانی ثبت می شود که با لحاظ کردن قانون حجم مبنا، بعضا قیمت پایانی سهام در بورس تهران با آخرین قیمت معامله اختلاف زیادی پیدا می کند. بر اساس این قانون سهمی که در ساعاتی از روز مورد اقبال معامله گران بوده اما در نهایت و در ساعات پایانی سقوط کرده است در روز آینده سقوط قیمتی را به شکل روشنی نشان نمی دهد. به این ترتیب میانگین قیمت های روزانه باعث می شوند قیمت پایانی در روز معاملاتی بعد واقعی نباشد. این در حالی است که تغییرات قیمت سهام به صورت لحظه ای بوده و اخبار ناگهانی که در طول روز منتشر می شوند می توانند نوسانات سنگینی را به قیمت ها وارد کنند. بنابراین مبنا قرار دادن قیمت میانگین، روند طبیعی قیمت ها را بر هم می زند. به عنوان مثال فرض کنید در بازار ارز، نرخ دلار در ساعات ابتدایی حدود ۳۰۰۰ تومان باشد، اما در ادامه به علت یک شوک قیمتی (مثلا نگرانی از سمت عرضه) نرخ ها تا ۳۵۰۰ تومان نیز افزایش یابند. حال اگر بازار ارز نیز مشابه بورس تهران عمل می کرد، باید قیمت پایانی روز را میانگینی از ۳۰۰۰ و ۳۵۰۰ تومان در نظر می گرفت که نشانه ای نادرست است. در شرایطی که نرخ پایانی بیانگر روند واقعی قیمت ها است، در نظر گرفتن میانگین قیمت ها، ذهنیت سرمایه گذاران را مخدوش می کند.
برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید.
سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید.
در بیشتر بورس های معتبر جهان شاهد تقسیم سود نقدی به شکلی که در بورس تهران
به چشم می خورد، نیستیم. سود تقسیمی در بورس های توسعه یافته بسیار پایین
است یا اساسا در بسیاری از دوره های مالی شرکت ها سودی تقسیم نمی کنند. این
نسبت که در بازارهای سهام معتبر زیر ۵۰ درصد است (کمتر از نیمی از سود
محقق شده هر سهم تقسیم می شود) در بورس تهران به ۷۵ درصد (یا حتی بیشتر) می
رسد؛ رقمی که با استاندارد های جهانی فاصله ای قابل توجه دارد.
در بورس های توسعه یافته، اطمینان شرکت نسبت به سودآوری سرمایه گذاری در
سهام شرکت، نسبت به بدیل های سرمایه گذاری سهامدار، باعث کم بودن این سود
نقدی است. این مساله نشان می دهد شرکت ها در بورس کشور بهره وری بالایی
ندارند و دارای مزیت نسبی در مقایسه با سایر فرصت های سرمایه گذاری نیستند.
همچنین، سهم بالای سهامداران عمده در یک شرکت باعث می شود، آنها تمایل
بیشتری به خروج سرمایه (از طریق پرداخت سود نقدی) داشته باشند که باعث شده
است توجه کمتری به توسعه شرکت ها طی سال های اخیر شود
برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید.
سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید.
.
بورس تهران در قیاس با سایر بورس های جهان ابزارهای مالی بسیار محدودی در اختیار دارد. به عنوان نمونه می توان به مهجور بودن بازار بدهی در بورس اشاره کرد. در بازار سرمایه کشور، بازار سهام ۶۰ برابر بزرگ تر از بازار بدهی است در حالی که در بورس های توسعه یافته جهان بازار بدهی نقش بسیار پررنگ تری دارد به شکلی که به صورت متوسط بازار بدهی در جهان دو برابر بازار سهام است. خلأ این ابزار در بورس کشور به اندازه ای عمیق است که تا پیش از انتشار اخیر اسناد خزانه، بازار بدهی در مفهوم متعارف آن که شامل امکان داد و ستد و تعیین نرخ سود بر اساس مکانیزم بازار است، اساسا وجود نداشت.
بورس تهران در حوزه ارتباطات بین المللی با محدودیت هایی جدی مواجه است.
ریال واحد پول کشور، به عنوان پول بین المللی شناخته نمی شود و این عامل
جذابیت سهام بورس تهران را در بازارهای بین المللی کاهش می دهد. بخش دیگری
از محدودیت های ارتباطات بین المللی تحت تاثیر عوامل اقتصادی و سیاسی است.
از یکسو روابط سیاسی کشور در سال های گذشته در این باره نقشی محدود کننده
ایفا کرده اند و از جهت دیگر توسعه نیافته بودن زیر ساخت های اقتصادی امکان
مبادلات گسترده جهانی را کاهش داده است.
رفع تحریم ها یکی از مواردی است که در این شرایط می تواند زمینه مناسبی را
برای بهبود وضعیت بورس تهران ایجاد کند. به طوری که ارتباط بیشتر با بورس
های بین المللی و حتی امکان معامله سهام شرکت ها در چند بازار می تواند
زمینه های توسعه بازار سهام در جامعه جهانی را فراهم کند. این موضوع نه
تنها به افزایش عمق بازار کمک می کند، بلکه اطمینان سرمایه گذاران برای
ورود را نیز بهبود می بخشد.