عدم استقلال مدیریت و هیات سرپرستی بورس

عدم استقلال مدیریت و هیات سرپرستی بورس

استقلال بازار سهام از طریق بررسی چند عامل قابل تحلیل است. استقلال در حوزه اقتصادی با تامین منابع مستقل حاصل می شود به شکلی که سازمان های درگیر در بورس از منابع مالی دولت استفاده نکنند. بورس اوراق بهادار تهران اما از این نظر مستقل نیست زیرا به کمک های مالی دولت وابسته است.

از سوی دیگر یکی از ویژگی های استقلال بورس ها، استقلال سیاسی از دولت است به شکلی که سازمان و نهادهای مربوط به بازار سرمایه بتوانند به شکل مستقل و به دور از نفوذ دولت تصمیم گیری کنند. به باور بسیاری از کارشناسان قانون فعلی بازار سرمایه به شکلی تدوین شده که شورای عالی بورس و اعضای سازمان بورس از طریق دولت منصوب می شوند و به این ترتیب بازار سهام کشور از استقلال واقعی سیاسی برخوردار نیست

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید.


سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید.

.

تفاوت قیمت پایانی و آخرین قیمت

در بورس تهران قیمت پایانی (قیمتی که نماد بر اساس آن بسته و در روز بعد بازگشایی می شود) با آخرین قیمت (قیمتی که آخرین معامله در آن صورت گرفته است) تفاوت دارد. این تفاوت در سایر بورس های جهان به چشم نمی خورد. در واقع، در بورس تهران میانگین قیمت معاملات در طول یک روز به عنوان قیمت پایانی ثبت می شود که با لحاظ کردن قانون حجم مبنا، بعضا قیمت پایانی سهام در بورس تهران با آخرین قیمت معامله اختلاف زیادی پیدا می کند. بر اساس این قانون سهمی که در ساعاتی از روز مورد اقبال معامله گران بوده اما در نهایت و در ساعات پایانی سقوط کرده است در روز آینده سقوط قیمتی را به شکل روشنی نشان نمی دهد. به این ترتیب میانگین قیمت های روزانه باعث می شوند قیمت پایانی در روز معاملاتی بعد واقعی نباشد. این در حالی است که تغییرات قیمت سهام به صورت لحظه ای بوده و اخبار ناگهانی که در طول روز منتشر می شوند می توانند نوسانات سنگینی را به قیمت ها وارد کنند. بنابراین مبنا قرار دادن قیمت میانگین، روند طبیعی قیمت ها را بر هم می زند. به عنوان مثال فرض کنید در بازار ارز، نرخ دلار در ساعات ابتدایی حدود ۳۰۰۰ تومان باشد، اما در ادامه به علت یک شوک قیمتی (مثلا نگرانی از سمت عرضه) نرخ ها تا ۳۵۰۰ تومان نیز افزایش یابند. حال اگر بازار ارز نیز مشابه بورس تهران عمل می کرد، باید قیمت پایانی روز را میانگینی از ۳۰۰۰ و ۳۵۰۰ تومان در نظر می گرفت که نشانه ای نادرست است. در شرایطی که نرخ پایانی بیانگر روند واقعی قیمت ها است، در نظر گرفتن میانگین قیمت ها، ذهنیت سرمایه گذاران را مخدوش می کند.


برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید.

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید.


درصدهای بالای سود تقسیمی در قیاس با بورس های جهان

در بیشتر بورس های معتبر جهان شاهد تقسیم سود نقدی به شکلی که در بورس تهران به چشم می خورد، نیستیم. سود تقسیمی در بورس های توسعه یافته بسیار پایین است یا اساسا در بسیاری از دوره های مالی شرکت ها سودی تقسیم نمی کنند. این نسبت که در بازارهای سهام معتبر زیر ۵۰ درصد است (کمتر از نیمی از سود محقق شده هر سهم تقسیم می شود) در بورس تهران به ۷۵ درصد (یا حتی بیشتر) می رسد؛ رقمی که با استاندارد های جهانی فاصله ای قابل توجه دارد.
در بورس های توسعه یافته، اطمینان شرکت نسبت به سودآوری سرمایه گذاری در سهام شرکت، نسبت به بدیل های سرمایه گذاری سهامدار، باعث کم بودن این سود نقدی است. این مساله نشان می دهد شرکت ها در بورس کشور بهره وری بالایی ندارند و دارای مزیت نسبی در مقایسه با سایر فرصت های سرمایه گذاری نیستند. همچنین، سهم بالای سهامداران عمده در یک شرکت باعث می شود، آنها تمایل بیشتری به خروج سرمایه (از طریق پرداخت سود نقدی) داشته باشند که باعث شده است توجه کمتری به توسعه شرکت ها طی سال های اخیر شود


برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید.

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید.

.

نیاز به آزادسازی سهام در بورس

 نیاز به آزادسازی سهام در بورس

سهام شناور آزاد، یعنی آن قسمت از سهام که قابلیت معامله شدن را به صورت آزادانه در بازار ثانویه دارد (کل سهام یک شرکت منهای سهام سهامداران عمده) یکی دیگر از معیارهایی است که بر نقدشوندگی و سودآوری شرکت ها اثرگذار است. تحقیقات نشان می دهد این مقیاس در زمره مقیاس های سنجش سیالیت و کارآیی بازارهای سهام جا دارد. یکی از دلایل پایین بودن نقدینگی در بورس تهران نیز کمبود سهام شناور است. عاملی که کم عمقی و نقد شوندگی بسیار پایین این بازار را تشدید کرده است. با وجود تاکید فراوان کارشناسان بر اثرات مثبت سهام شناور آزاد بالا اما در بازار سهام کشورمان، سهام شناور بسیار پایین تر از کشورهای توسعه یافته است (متوسط ۲۰ درصد). این در حالی است که تحقیقات نشان می دهند متوسط این نرخ در بازارهای توسعه یافته و رو به رشد حدود ۷۰ تا ۹۰ درصد متغیر است. آماری که نشان دهنده فاصله عمیق کشور با استانداردهای جهانی است. ریشه وضعیت فعلی را می توان در چند عامل دید؛ یکی از این عوامل شیوه های نادرستی است که در حوزه خصوصی سازی به کار رفته اند. مساله ای که باعث شده شرکت های دولتی در اختیار نهادها یا سرمایه گذاران دولتی و شبه دولتی دیگر قرار گیرند و عدم خصوصی سازی واقعی موجب شده، مالکان عمده تمایلی به عرضه درصد بالای سهام در بورس نداشته باشند.
از سوی دیگر سازمان بورس و اوراق بهادار نیز در این زمینه چندان سختگیری به خرج نمی دهد. تساهل سازمان به شکلی است که حتی درصدهای تعیین شده سهام شناور بر اساس قوانین بورس تهران نیز چندان رعایت نمی شوند. اغماضی که در شرایط رکودی بازار به بهانه حمایت مالکان از سهام خود حتی شدیدتر می شود. به عبارت دقیق تر، شرکت ها بر اساس قوانین بازار ابتدا درصد سهام شناور تعیین شده را رعایت می کنند و در بورس عرضه می شوند، اما مجددا سهامداران عمده اقدام به خرید بخشی از سهام شناور می کنند؛ این مساله که عموما در شرایط رکودی مورد توجه منتقدان قرار می گیرد، بهانه ای چون حمایت از سهم به همراه دارد که به معنای عدم سختگیری در این خصوص است.

.

گردش مالی و ارزش بازار ناچیز در بورس

در بازار سهام کشور حجم معاملات نسبت به ارزش بازار در مقایسه با بورس های قدرتمند جهان بسیار پایین است. بر اساس تعریف، نسبت ارزش کل معاملات در یک دوره مشخص به ارزش کل بازار در همان دوره را نسبت گردش مالی گویند (turn over). گردش مالی در بورس های جهان به شکل متوسط از یک بیشتر است؛ یعنی مجموع ارزش معاملات یک سال تقسیم بر متوسط ارزش بازار در آن یک سال بزرگ تر یا مساوی یک است(در برخی بورس های معتبر جهان به بیش از ۲ نیز می رسد). به این ترتیب هر سهمی در این بازار دست کم یک بار معامله شده است. اما این نسبت در بورس تهران کمتر از ۰.۲ درصد است. این نسبت یکی از معیارهای اصلی تعیین نقدشوندگی در بازار سهام است.
دلایل این رقم ناچیز را می توان دو عامل دانست. پایین بودن سهام شناور در بورس تهران را می توان به عنوان یکی از این عوامل مطرح کرد و از سوی دیگر پایین بودن نقدشوندگی و عمق کم بازار جذابیت خرید را کاهش و ریسک سرمایه گذاری را افزایش می دهد. مساله ای که متعاقبا امکان افزایش نرخ گردش مالی را محدود کرده است.
بورس اوراق بهادار تهران از نظر ارزش بازار نسبت به تولید ناخالص داخلی نیز در رده بسیار پایینی قرار دارد. به عنوان مثال در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) متوسط این نسبت در پنج سال اخیر حدود ۷۹ درصد بوده و این در حالی است که در بورس تهران، این رقم در همین بازه زمانی رقم ۱۹ درصدی را نشان می دهد. رقم ناچیزی که نشان دهنده قدرت اندک بازار سهام کشور است. از طرف دیگر پایین بودن این نسبت که بیان می کند بازار سهام تا چه حد آینه اقتصاد یک کشور است، بیانگر این نکته است که بخش خصوصی سهم بسیار بزرگی از اقتصاد کشورمان ندارد.